نتایج جستجوی عبارت «نجف عسکری دهچاه دبستان شهید مسعود مسروری مدرسه راهنمایی فارابی دبیرستان امام خمینی پاسگاه زید ۱۳۶۱/۹/۱» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
کلیات عملیات بیت المقدس ( آزادسازی خرمشهر )
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات بيت المقدس »
اشغال و تصرف خرمشهر در سال ۱۳۵۹ اندوه سنگینی بر روح، روان و جسم هر ایرانی نهاد. از روز تصرف این شهرستان مرزی که چون نگینی بر حاشیه اروندرود می‌درخشید، همه ایرانیان دلسوز، برای آزادی این شهر لحظه‌شماری می‌کردند. لذا پس از شروع عملیات هجومی علیه دشمن و اتخاذ مواضع آفندی جهت بیرون راندن عراق از اراضی اشغالی، یکی از مناطقی که مدنظر فرماندهان و مسئولان جنگ بود و مردم نیز بی‌صبرانه منتظر آن بودند، منطقه خرمشهر بود....
شهدا سال 62 -وصیتنامه مفقودالاثر کرامت طهماسبی نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » مفقود الاثر کرامت طهماسبي نگهداري »
مرگ عادت ما و شهادت کرامت ماست. بسم رب الشهداء ولا تقولوا لمن یقتل فی سبیل‌الله اموات بل احیاء ولکن لاتشعرون.۱ به آن‌ها که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده نگوئید بلکه آنان زنده‌اند ولی شما نمی‌فهمید. به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و سلام بر پیامبر گرامی اسلام (ص) و سلام بر مهدی موعود (عج) که با ظهورش سفره عدل الهی را در جهان می‌گستراند. سلام بر نایب بر حقش خمینی کبیر، از بین برنده شب‌های تیره و تار و ظلمانی محرومین...
حال و هوای معنوی عملیات فتح المبین
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » عمليات فتح المبين »
برادرانی که در این عملیات حضور یافته بودند با حالی معنوی در مراسمهای نماز جماعت‌، دعای توسل و کمیل‌، شرکت می‌کردند. در شب عملیات معلم شهید مجید محمد‌زاده که در مرحله اول عملیات به شهادت رسید‌، سایر هم رزمان را قوت قلب می داد و با آنها شوخی و مزاح می‌کرد‌، یکی از نقاط قوت این عملیات حضور سردار رشید اسلام و سید الشهدای گردان کمیل‌، مرحوم حجه السلام و‌المسلمین سید عبد الرسول معصومی بود که مرتبا" برنامه‌های...
شهدا سال ۶۶ -وصیت‌نامه شهید سعید رضا کاوه پیش‌قدم
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهيد سعيد رضا کاوه پيشقدم »
بسم‌الله الرحمن الرحیم الهی کفی بی عزاً به‌سوی خدا روانه‌ایم، نمی‌دانم چه بنویسم و چه بگویم تا اندکی آتش درونم را تسکین دهد. نمی‌دانم که چرا امروز تصمیم به نوشتن این جملات گرفتم. شاید اینان آخرین کلماتی باشد که به نام وصیت‌نامه من به شما می‌رسد. البته نه وصیت که مرا نه بضاعت علمی و نه عملی است که توان وصیت به کسی یا چیزی باشد. پس توای عزیز! اینان را به‌عنوان سرگذشت انسانی غرق در مادیات زندگی بنگر و...
-داستان بابای مهدی
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » پدافندها »
از لحاظ رابطه عاطفی بین بچه‌های گردان کمیل و‌ سردار شهید علی اصغر سرافراز‌، حاج آقا بنایی می‌گوید‌: رزمنده‌ای در گردان کمیل بود که به او بابای مهدی می گفتند. به تازگی بچه‌ای خداوند به او داده بود و اسمش را مهدی گذاشته بود. او خیلی به ‌علی اصغر علاقه داشت. قبل از عملیات والفجر هشت من سراغ علی اصغر سرافراز و بچه‌های گردان کمیل رفتم. آنجا نشسته بودیم‌، شهید علی اصغر مرتب با ‌ بابای مهدی شوخی می‌کرد...
گیر کردن استخوان درگلو
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و شوخ طبعيها » شوخي ها و لطيفه ها »
زمانیکه گردان کمیل در پایگاه پنجم شکاری مستقر بود. یک شب شام یخنی بود. با عده ای از بچه‌های گردان از جمله شهید علی طاهری سر سفره در حال صرف شام بودیم‌. در همین بین دیدیم که شهید علی طاهری با اشاره می‌گوید: که استخوان در گلویش گیر کرده است. هر چه به پشت او زدیم‌، استخوان بیرون نیامد. ناچار او را به اورژانس بردیم. اورژانس هم نتوانست کاری انجام دهد و دکترا گفتند: باید به اهواز اعزامش...
وحشت در صعود از نردبان متری
دانشنامه دفاع مقدس »
یکی از رزمندگان نقل می کند: اسفند ماه سال 1361 در اطراف شیراز مشغول آموزش نظامی جهت اعزام به جبهه بودیم. یکی از تمرینها و آموزشها بالا رفتن از نردبانی به ارتفاع 15 متر بود. بایستی از یک طرف آن بالا می‌رفتیم و از طرف دیگر پایین‌می‌آمدیم. وقتی‌‌که افراد به بالاترین قسمت می‌رسیدند؛ نردبان تکانهای شدیدی‌ می‌خورد و آنها دچار ترس و وحشت می‌شدند. پاسداری که متصدی آموزش بود، در پایین ایستاده ‌‌و بطور مکرر می‌گفت: یا الله...
نحوه تشکیل گردان کمیل
دانشنامه دفاع مقدس » آفندها و پدافندها » نحوه تشکيل گردان کميل »
بعد از عملیات والفجر 2 که در منطقه حاج عمران انجام شد‌. مساله توسعه سازمان رزم نیروهای مردمی و تثبیت این سازمان مورد توجه بیشتر دست‌اندرکاران و فرماندهان دفاع مقدس قرار گرفت. البته تا قبل از آن‌، همانگونه که در شرح عملیاتها تا کنون ملاحظه نموده‌اید‌، نیروهای بسیجی و مردمی با اعلام نیاز فرماندهان‌، جهت انجام عملیات‌، به جبهه اعزام و پس از آموزش و شرکت در عملیات، مجددا" به شهرستان خود باز می‌گشتند. این وضعیت در اکثر...
به یاد شهدای عملیات ثامن الائمه
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ای شهیدان شهیـدان شـهـیدان عاشقم عاشق روی مهدی ای صبا از سر کوی مــهدی گشته سـرتاسـر جـسم و جــانم‌‌ خونتان حافظ دین و قرآن بسته‌ام بسته بر موی مهدی بر مشامم رسان بــوی مهدی غـرق عشــق امــام زمــانـــم‌‌‌‌‌‌‌ یا بن زهرا ، یا بن زهرا ، یا بن زهرا ای شهیدان شهیدان شهیدان عاشقی همچو من بی سروپا یا امام زمان یابن زهرا یا بیا یک نگاهی به من کن‌‌‌‌ خونتان حافظ دین و قرآن دیده کس ندیده بدنیا گشته...
بیاد گلهای پرپر شده در آستانه عید نوروز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
بهار آمد گل آمد سنبل آمد همه گوئیم با چـشم انتظاری گلها برون کرده سر از خاک بنفشه در کنار جویباران ولی بیت الحزن شد خانه ما دگر ما را هوای بوستان نیست بیامد سال نو سال کهن رفت اگر مردم هوای باغ دارند همه یاد از جوانان می نمایند یکی قبر پسر گیرد در آغوش پدر ، مادر ، زن و فرزند و همسر یکی یاد از علی اکبر نماید یکی از فرقت و مرگ برادر یکی...